حمید مومنی؛ آموزگار صادق و پاکباز سازمان
چریک فدایی خلق شهید حمید مومنی در سال ۱۳۲۱ در روستای «بید سرخ» در پنج کیلومتری شهر صحنه در استان کرمانشاه متولد شد. به همین خاطر در بسیاری از نوشتههایش را به یاد زادگاهش به نام «م.بید سرخی» منتشر میکرد.
رفیق حمید از همان ابتدا علاقمند به راه و رسم آموزگاری یعنی فراگیری علم، آموختن به نسلهای جوان، در آمیختن با تودهها، صبوری و سادگی بود. گویا از همان آغاز مقدر بود که سالها بعد به آموزگار و نظریهپرداز بزرگ سازمان چریکهای فدایی خلق تبدیل بشود. او دیپلمش را در دانشسرای مقدماتی گرفت و معلم شد. مدتی در شهرهای مسجد سلیمان، بابل و قم به آموزگاری مشغول بود.
در نیمۀ دوم دهۀ ۱۳۴۰ دانشجوی دانشگاه اقتصاد دانشگاه تهران شد و فرصتی به دست آورد تا زبان روسی را به طور کامل فرا بگیرد و به درساندوزی از مکتب پربار دانشمندان اتحاد شوروی و مطالعه و ترجمۀ آثار آنان مشغول بشود. در همین دوره به کار در «کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان» پرداخت.
بعد از تولد سازمان چریکهای فدایی خلق در ۱۹ بهمن ۱۳۴۹، رفیق حمید در محفلی موسوم به «محفل دانشکدۀ اقتصاد» عضویت یافت که هوادار سازمان محسوب میشد. از دیگر اعضای این حلقه میتوان به رفقای شهید علیاکبر (فریدون) جعفری، بهمن روحی آهنگران و نزهت روحی آهنگران اشاره کرد. رفقا بهمن و حمید در دوران دانشجویی با هم یک تاکسی خریداری کرده بودند و کار میکردند. رفیق شهید نزهت در مورد رفیق حمید مینویسد:
«حمید از نظر معلومات تئوریک در سطح بالایی بود؛ زیاد کتاب خوانده بود و مسائل را عمیقا تجزیه و تحلیل میکرد….همۀ حرفهایی که حمید میزد، آموختنی بود و مسائل را خیلی ساده بیان میکرد. او بر مطالعۀ تاریخ بسیار تاکید میکرد و میگفت مطالعۀ تاریخ، پایۀ سایر مطالعات است».
رفیق حمید در سال ۱۳۵۱ توسط فرمانده شهید بهمن روحی آهنگران عضوگیری شد و به عضویت رسمی سازمان درآمد.
رفیق، بلافاصله استعداد و توانایی خود را در امر تئوری و آموزش نشانداد و تا زمان شهادت به نظریهپرداز و آموزگار اصلی سازمان در خارج از زندان و مسئول شاخۀ ایدئولوژیک و انتشارات تبدیل شد.
فرمانده شهید حمید اشرف، نظر به خصلتهای برجستۀ انقلابی رفیق حمید مومنی نام سازمانی «صادق» را برای او برگزید و همیشه میگفت: «حمید در اندیشه و عمل صداقتی کمنظیر دارد». به راستی که رفیق حمید مومنی به رغم برخورداری از بالاترین تواناییهای تئوریک، هیچگاه دچار فردگرایی رایج روشنفکرانه نشد، همواره توان و نیروی خود را در خدمت اهداف و نیازهای سازمان قرار داد و سعی میکرد به دور از فخر فروشی روشنفکرانه، مطالب مورد نظر خود را به سادهترین شکل و با هدف اصلی آموزش کادرهای سازمان به نگارش در بیاورد. او در رعایت موازین تشکیلاتی در خانههای پایگاهی سازمان همیشه پیشقدم بود و فروتنی و اشتیاق عجیبی برای حفظ و رعایت آنها از خود نشان میداد. او آثار آموزنده و پربار خود را در سختترین شرایط امنیتی در خانههای پایگاهی مینوشت مثلا متن مباحثه با مصطفی شعاعیان را روزها در مکانی خلوت در باغی در پشت گاراژ تی بی تی مشهد تمام کرد. این در حالی که بود که رفیق در برخی روزها برای عادیسازی و همینطور تماس با تودۀ مردم به دستفروشی در کنار خیابان میپرداخت.
رفیق حمید، چنانکه از مناظرهاش با شعاعیان مشخص است، مخالف سرسخت رمانتیکبازی و احساسگرایی به ظاهر انقلابی، نفی حزب و سازمان و انضباط و استراتژی، زیر سوال بردن ضرورت تصرف قدرت سیاسی برای بنای نظم نوین بود و به همین خاطر برای اثرش عنوان «شورش نه، گامهاس سنجیده در راه انقلاب» را برگزید.
در سال ۱۳۵۴ رفیق حمید به دنبال جذب یکی از کارمندان کانون پرورش فکری برای شاخۀ تئوریک سازمان بود که به علت خیانت این فرد و لو رفتن محل قرار در تهران، مجیدیه، نزدیک ۴۵ متری سید خندان، کوچۀ مبارکی به شهادت رسید. جالب اینجاست که فرد خائن امروز یکی از مترجمین آثار «یورگن هابرماس» است!
در گزارش ساواک آمده است که در بازرسی از پیکر او وسایل زیر پیدا شده است: یک قبضه سلاح کمری، یک خشاب با ۲۰ تیر، یک عدد نارنجک دستی، وسایل کمک های اولیه، یک قبضه کارد سنگری، مقداری جزوات ومدارک چریکی، یک عدد کپسول سمی، یک جلد شناسنامه جعلی بنام مستعار محسن بهرامی، مبلغ ۵۷۲ تومان پول.
از رفیق حمید، این آموزگار بزرگ سازمان، آثار متعددی بر جای مانده است که مبنای آموزش و الهام امروز ماست. از جملۀ آثار او یک اثر بسیار غنی و جالب در مورد مساللۀ ملی در کردستان است که رئوس برخورد صحیح و انقلابی و کمونیستی به مسالۀ خلقها و ملیتهای تحت ستم و مشخصا خلق کرد ترسیم شده است.
علم و اندیشۀ رفیق حمید مانند سلاحش و توان و تمرکز روزانۀ او تنها و تنها در خدمت اعتلاء و پیشروی وحدت و کلیت سازمان به عنوان پیشاهنگ زحمتکشان قرار داشت. او با وجود تعلق خاطر به اثر بنیانگذار شهید مسعود احمدزاده و دفاع از آن طی یک نوشته، در برخورد با آثار بنیانگذار شهید رفیق بیژن جزنی که از زندان به سازمان میرسید، تاکید میکرد که این متون را کسی به نگارش درآورده است که «لنین ایران» است. این روش برخورد صحیح، متعهدانه و دلسوزانه به مباحث پیرامون استراتژی و تاکتیکهای سازمان است.
به امید آنکه ما نیز رهرو و پیرو صادق این رفیق باشیم
Tagged with: چریک فدایی خلق, حمید مومنی, دانشگاه اقتصاد